با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید
به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين
وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد
و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
درباره ما
وبلاگ بزرگ خانواده طبق ضوابط و قوانین اسلامی توسط محمد سجاد رشیدی تهیه و تولید شده و در صورت مشاهده ی هرگونه مشکل و یا مورد غیر اسلامی سریعاً به ما از طریق فرم تماس با ما ، به ما اطلاع دهید
با تشکر
حرف الف: آبان دخت: دخترآبان ، نام زن داریوش سوم آبتین: نام پدر فریدون پادشاه پیشدادی آتوسا: قدرت و توانمندی - دختر کورش وزن داریوش اول آفر: آتش - ماه نهم سال شمسی آفره دخت: دختر آتش - دختری که در ماه آذر به دنیا آمده است . آذرنوش: شیرین و دل انگیز آذین: زیور، طاق نصرة، تزئین ، آرایش آراه: نام فرشته موکل روز بیست و یکم ازماه پنجم درآئین زردشت آرزو: کام ، مراد ، معشوق ، امید آرش: درخشان ، آفتاب ، جد بزرگ اشکانیان - پهلوان کمانگیر ایرانی در لشگرمنوچهر آرتین: عاقل و زیرک,نام پهلوان ایران در زمان منوچهر پادشاه پیشدادی آرتام: والی فریگه در زمان کوروش هخامنشی آرتمن: نام برادر بزرگ تر خشایار شاه پسر داریوش شاه آرشام: بسیار قوی - پدر بزرگ داریوش بزرگ هخامنشی آرمان: آرزو - خواهش - امید آرمین: آرام گرفتن - پسر کیقباد پادشاه پیشدادی آرمیتا: آرامش یافته ، کلمه ای زردشتی است آریا فر: دارنده شکوه آریائی آریا: آزاده نجیب - یکی از پادشاهان ماد - مهمترین نژاد هند و اروپائی آریا مهر: دارنده مهر ایران - از سرداران داریوش سوم آرین: سفید پوست آریائی آزاده: دلیر و بی باک ، رها آزرم: شرم ، مهر ، محبت ، عشق آزرمدخت: یکی از ملکه های ساسانی آزیتا: آزاده آناهیتا: الهه آب آونگ: شبنم - نام کردی آهو: شاهد ، معشوق، یکی از همسران فتحعلی شاه قاجار آیدا: شاد، ماه - نام تذکمنب
همیشـﮧ یادمـوטּ باشـﮧ ازاومدن یـکـے تو زندگیموטּذوق مرگ نشیم تا وقتے تنهاموטּ گذاشت و رفت دِق مرگ نشیم
نقل قول : اسامي ايراني به همرا معاني آنها..
حرف ا: اتسز: لاغر و استخوانی - از پادشاهان خوارزم اختر: ستاره ، علم ، درفش ارد: خیر وبرکت ، فرشته نگهبان ثروت - نام چند تن از پادشاهان اشکانی ارد شیر: شیر زیبا - اردشیر بابکان بنیانگذار سلسله ساسانیان اردوان: نام پادشاهان معروف اشکانی ارژن: درختی با چوب بسیار سخت و محکم - نام کردی ارژنگ: آرایش - کتاب مانی نقاش - دیوی که رستم در هفتخوان اورا کشت ارسلان: شیر، دلیر و شجاع - نام پادشاه سلجوقی ارغوان: نام درختی با گل و شکوفه های سرخ رنگ ارمغان: هدیه ، تحقه ، سوغات ارنواز: نوازش شده اهورا - دختر جمشید شاه پیشدادی اروانه: نام گلی کوهی است - نامی کردی استر: ستاره - بردارزاده مردخای وزن خشایارشاه اسفندیار: پاک آفریده شده - پسر گشتاسب که بدست رستم کشته شد اشکان: منسوب به اشک - بنیانگذار سلطنت پارتها اشکبوس: پهلوان کوشانی که به کمک افراسیاب آمد، اما به دست رستم کشته شد افسانه: داستان ، سرگذشت ، حکایت گذشتگان افسون: سحر و جادو ، حیله و تزویر افشین: با همت . امید: انتظار ، آرزو انوش ( آنوشا): استوار و جاوید - دخترمهرداد ششم انوشروان: دارنده لوح جاویدان - لفب خسرو اول پادشاه ساسانی اورنگ: عقل و کیاست ، تخت پادشاهی اوژن: شکست دهنده ، دشمن برانداز اوستا: نام کتاب آسمانی زردشت اهورا: صاحب ، فرمانروای دانا ایاز: بزرگ و پاینده - نام غلام ترک سلطان محمود غزنوی ایران: محل زندگی آریائیها ایراندخت: دختر ایران ایرج: یاری دهنده آریائیها - پسرفریدون ، پادشاه و پهلوان ایرانی ایزدیار: کشی که خداوند یار اوست
نقل قول : اسامي ايراني به همرا معاني آنها..
حرف ب: بابک: پدر کوچک ، جد اردشیر ، پسر ساسان باپوک: کولاک ، نامی کردی باربد: پرده دار ، موسیقی دان و نوازنده دربار خسرو پرویز بارمان: لایق - نام سردار افراسیاب بامداد: پگاه ، سپیده دم - نام پدر مزدک بامشاد: کسی که در سحرگاهان شاد است - نوازنده مشهور دربار ساسانیان بانو: خانم ، ملکه ، لقب آناهیتا الهه نگهبان آب بختیار: خوشبخت ، خوش اقبال - استاد رودکی در موسیقی برانوش: مهندس رومی که پل شوشتر را در زمان شاپور ساسانی بردیا: پسر کورش و برادر کمبوجیه برزو: بلند قامت - پسر سهراب و نوه رستم دستان برزویه: طبیب مشهور انوشیروان و مترجم کلیله ودمنه از هندی به پهلوی برزین: بلند و تنومند - ازپهلوانان ایران - نام پسر گرشاسب برمک: از وزیران ساسانی - نام اجداد و نگهبانان آتشکده بلخ بزرگمهر: خورشید بزرگ - نام وزیر دانشمند انوشروان ساسانی بنفشه: گلی رنگارنگ و زینتی با عمر نسبتا طولانی بوژان: رشد کرده - نامی کردی بویان: خوشبو - مامی کردی بهار: شکوفه و گل - سه ماه اول سال شمسی بهارک: بهار کوچولو بهاره: بهاری بهتاش: خوب ومانند بهداد: نیک آفریده شده بهرام: پیروز ، ایزد پیروزی درآئین زردشت ، لقب برخی از پادشاهان ساسانی بهدیس: خوش رنگ ، خوشگل بهرخ: زیبا چهره ، قشنگ بهرنگ: خوش رنگ بهروز: خوشبخت ، نیکبخت بهزاد: نیک نژاد - مینیاتوریست مشهور صفویان - نام اسب سیاوش بهشاد: خوشحال وشاد بهمن: نیک اندیش - برف انبوه که از کوه فرو ریزد - جانشین اسفندیار بهناز: خوش ناز، باناز ، طناز بهنام: نیک نام بهنود: سلامت ، عافیت بهنوش: کسی که نیک مینوشد بیتا: بی همتا ، بی مانند بیژن: ترانه خوان ، جنگجو - پسر گیو و دلداده منیژه
نقل قول : اسامي ايراني به همرا معاني آنها..
حرف ت: تابان: تابنده ، منور تاباندخت: دختر تابناک تاجی: تاجدار ، نام و عنوانی در فارسی دری تارا: ستاره تاویار: آتشبان - نامی کردی ترانه: زیبا و صاحب جمال ، سرود ، نغمه تناز: نازنین ، با ناز و کرشمه - نامی کردی توران: نام دختر خسروپرویز - سرزمین تور توراندخت: دختری از توران تورج: دلاور ، یکی از سه پسر فریدون شاه تورتک: خروس صحرایی ، قرقاول توفان: باد سخت توژال: برف اندک - نامی کردی تیر داد: داده تیر ، اشک دوم پادشاه اشکانی تینا: گل ، نامی کردی تینو: تشنه ، نامی کردی